برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
گفتم ای عشق بیا تا که بسازی ما را   یا نه      ویرانه کنی ساخته دل را
گفتم ای عشق چه بر روز تو آمد امروز که به تشویش سپردی شب عاشقارو
حیف از این روز که بی عشق به شب ها آمد
ای عشق کاش خورشید تو آغاز کند فردا را
برچسب‌ها:
ناصریا
+ پنجشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۸۶ زمستانی ترین