برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
خدا و کائنات باید ازتون تشکر کنم.. باید به زبون بیارم ... چند روزه این جابجایی برام انجام شده و از وقتی که از شون دور شدم تازه قدر محبت پدر مادر رو دارم لمس میکنم. شاید مسخره باشه بعد از سی و چند سال زندگی اینو دارم به زبون میارم. اما این به زبون اوردن من تو شرایط خاصیه. یعنی خیلیارو دیدم که میگن تا بودن اونا متوجه نبودم چه گنجی دارم . از وقتی رفتن تازه متوجه شدم..
از خدا و کائنات تقاضا دارم انقدر روزگارم خوش و پر پیمون بچرخه که بتونم براحتی تمام سختی ها رو براشون حذف کنم و بخشی از کارایی که برام کردن جبران کنم. بتونن به زندگی خودشون برسن و لذت ببرن.. من فکر میکنم این اصلی ترین و واجب ترین کاریه که باید انجام بدم. در کنار اینکه زندگی خودم میگذرونم.....
همه چی قفل شده
شانه کردی
این دلم را
بی چاره کردی
الا ای آهـــوی وحــشی کـجایی؟ (حافظ)
بماندم بی سر و سامان کجایی؟ (عطار)
کجایی؟ با فـراقم در چـه کاری؟ (عراقي)
نــگارِ تـــازه خــیز مــا کـجایـی؟ (باباطاهر)
کجایی ای جـنون ویرانهات کو؟ (بیدل)
کجایی تو؟ کجایی تو؟ کجایی؟ (مولانا)
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
پیانیستی هستی که هنرتو ندیدم
شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهاست هنوز؟
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ میافزاید؟ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این درد غم میگذرند؟
صداتو مثله یه گل تو گلدون میکاشتم.
که این عمر طی نمودیم اندر امیدواری
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مرهم به دست و ما را مجروح می گذاری...
من هميشه مي گم تا خراب نشه ، درست نمی شه ، فقط همين يه جمله رو باور داشته باشي كل زندگيت زير و رو می شه ، از خونه ات ، استايلت ، سبك زندگيت ، روابط كاری و دوستانه ات .