برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

حالا می‌فهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، بااهمیت‌تر از شادی، باارزش‌تر از تخیل و در صدر همه، نفس‌هایی که نفهمیده دَم و بازدَم می‌شدند نیست
حالا می‌فهمم: استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون، ترس نتیجه، ترس کنکور، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره تنهایی، تردیدهای مستاصل کننده، نگرانی از غربت، وحشت از غریبی، غصه‌های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری، هرگز نه ماندگار بودند نه ارزش لحظه‌های هدر رفته‌ام را داشتند.
حالا می‌فهمم یک کبد سالم چند برابر لیسانسم ارزشمند است.
کلیه‌هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب‌های جمعه، روحم از تمام نگرانی‌هایم، زمانم از همه ناشناخته‌های آینده‌های نیامده‌ام، شادیم از تمام لحظه‌های عبوسم، امیدم از همه یاس‌هایم با ارزش‌تر بودند.
حالا می‌فهمم چقدر موهایم قیمتی بودند و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل‌های دنیا را دارد.
یقین دارم آدم‌هایی که به معنی تمام کلمه، لحظه بودن‌شان را می‌فهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و اضطراب و چه‌شودها نیالودند.
آنان‌ که در حال ماندند و ذهن‌شان را خالی، حسّ‌شان را چون ابر در حرکت، روح‌شان را با آموزه‌های درست و حقیقی تزیین و اندیشه‌هایشان را آزاد و تخیل‌شان را سرشار می‌کنند به معنی حقیقی کلمه زنده‌اند و زندگی می‌کنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش می‌میرند: 👈🏻 سرخوش، همچون فصلی از زندگی، جزیی از زندگی و در مسیر زندگی...👉🏻 نویسنده ناشناس
 

+ چهارشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

تازه منوهاش برام داره جا میفته... کارکردن باهاش خوبه.. اما یه جاهایی دست ادم بسته س... مثل تصاویری که تو فروشگاهش نمایش میده.. نمیدونم شاید من بد برداشت کردم.. عاخه برای اینکه سایز عکسهای لازم برای محصولاتو داشته باشم از روی تمپلیت قالب سیو کردم.. الان که عکس هایی که ساختم رو اپلود میکردم میبینم مشکل داره و اون عکسی که تو تمپلیت هست منو به اشتباه انداختن.. یه تست زدم متوجه شدم ابعاد تصویر یه چیز دیگس.. نه اون چیزی که تو تمپلیت بوده...

چندین بار تست کردم... دستم اومد... الان برای ثبت کالا مشکل ندارم تقریبا بجز اینکه فایل اصلیو آپلود میکنم اما بهم لینک نمیده... اینو باید بپرسم فردا ازشون.. 

مورد بعدی اینه که یه سری تصاویر به صورت بنر میتونن جا بگیرن امشب به تست اونا نرسیدم... قبلا یه سری عکس برای کتاب طراحی کرده بودم... امشب هم یکی دیگه تست کردم. بعد دیدم چقد مسخره شد اصلا سنسه کتاب نداره.. یهو یادم افتاد که بابا قبلا یه کارایی کرده بودممممم .. رفتم سراغ اون عکسای کمکی.... ازشون استفاده کردم.. الان یه عکس باحال تونستم برای کتاب طراحی کنم. خوشحالم که داره پیش میره و این برام لذت بخشه.. ولی ولی ولی واقعا وقت گیره.. یعنی وقتی میای خودت همه کارارو انجام بدی به یه مرحله میرسی که باید بتونی همه اینارو تو مسیر درست اسمبل کنی تا کارت درست از آب در بیاد... تو این مسیر میتونم بگم خیلی خیلی خیلی سرویس شدم... هم کسی بودم که نرم افزار تخصصی شو یاد گرفته... منابع تهیه کرده.. گوش کرده ترجمه کرده تایپ کرده.. حروف چینی غلط یابی کردم گرافیست بودم طراح وب از نظر گرافیک و لوگو بودم.. محتوا تولید کردم.. خیلی سخته یه تنه بتونی چند نفر باشی و در عین حال بتونی هی عیب یابی کنی کارتو و در  نهایت بتونی کارتو درست ارائه بدی.. چون یه نفری اگر جایی اشتباه کنی کسی نیست اصلاحت کنه.. بنابراین زمان و انرژی زیاد میخاد... 

خدایا شکرت کائنات دمتون گرم کاور کتابو دیدم حالم خیلی خوب شد.... لطفا کمک بابا باشید زودتر حالش خوب بشه... تو یه لحظه انگار چند سال بزرگ شدم...

 

کائنات هوامو داشته باشید.. موقعیت های مالی خوبی برام بسازید.... من سرمایه زیاد میخام.. میخام شغلم بشه سرمایه گذاری.... کمکم کنید پول زیادی بدست بیارم.. در عین جال سلامتی هم داشته باشم.. خانوادم هم این روزا رو ببینن و بتونن لذت ببرن.... از همه مهم تر تن پدر و مادر سالم بمونه زمان لذت بردن...

 

خدایا شکرت... کمکم کن که کم نیارم همین طور پر انرژی و پر انرژی تر و منسجم تر کارمو پیش ببرم... کائنات کمکم کنید.. دوستون دارمممممم....... 

+ چهارشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

توی این چندین سال که کار کردم با فتوشاپ تا حالا برام سوال نشده بود که چطور یه کارو برای چنتا عکس انجام بدم.. مثل ریسایز کردن.. یا مثلن چطور 15 تا لایه ای که تو یه فایل هست رو بتونم با یه کلیک تو 15 تا فایل جداگونه سیو کنم. دیشب به این دو تکنیک پرکاربرد دست پیدا کردم... خوشحالم کرد.. تو کارهای حجیم زیاد استفاده میشه... 

 

خدایا شکرت. کائنات دمتون گرممم 

+ شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

Give me back my broken night
My mirrored room, my secret life
It's lonely here,
There's no one left to torture
Give me absolute control
Over every living soul
And lie beside me, baby
That's an order
Give me crack and a-n-a-l s-e-x
Take the only tree that's left
And stuff it up the hole
In your culture
Give me back the Berlin wall
Give me Stalin and St. Paul
I've seen the future, brother
It is murder
Things are going to slide, slide in all directions
Won't be nothing
Nothing you can measure anymore
The blizzard, the blizzard of the world
Has crossed the threshold
And it has overturned
The order of the soul
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
You don't know me from the wind
You never will, you never did
I'm the little Jew
Who wrote the Bible
I've seen the nations rise and fall
I've heard their stories, heard them all
But love's the only engine of survival
Your servant here, he has been told
To say it clear, to say it cold
It's over, it ain't going
Any further
And now the wheels of heaven stop
You feel the devil's riding crop
Get ready for the future
It is murder
Things are going to slide
Slide in all directions
Won't be nothing
Nothing you can measure anymore
The blizzard, the blizzard of the world
Has crossed the threshold
And it has overturned
The order of the soul
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
There'll be the breaking of the ancient
Western code
Your private life will suddenly explode
There'll be phantoms
There'll be fires on the road
And the white man dancing
You'll see a woman
Hanging upside down
Her features covered by her fallen gown
And all the lousy little poets
Coming round
Tryin' to sound like Charlie Manson
And the white man dancin'
Give me back the Berlin wall
Give me Stalin and St. Paul
Give me Christ or give me Hiroshima
Destroy another fetus now
We don't like children anyhow
I've seen the future, baby
it is murder
Things are going to slide, slide in all directions
Won't be nothing
Nothing you can measure anymore
The blizzard, the blizzard of the world
Has crossed the threshold
And it has overturned
The order of the soul
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)
I wonder what they meant
When they said (they said) repent (repent), repent (repent)

Source: LyricFind
Songwriters: Dan Whitford
The Future lyrics © Sony/ATV Music Publishing LLC, Universal Music Publishing Group


برچسب‌ها:
leonard cohen, انگلیسی, 1992, 1
+ شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

The ponies run, the girls are young,
The odds are there to beat.
You win a while, and then it’s done –
Your little winning streak.
And summoned now to deal
With your invincible defeat,
You live your life as if it’s real,
A Thousand Kisses Deep.

I’m turning tricks, I’m getting fixed,
I’m back on Boogie Street.
You lose your grip, and then you slip
Into the Masterpiece.
And maybe I had miles to drive,
And promises to keep:
You ditch it all to stay alive,
A Thousand Kisses Deep.

And sometimes when the night is slow,
The wretched and the meek,
We gather up our hearts and go,
A Thousand Kisses Deep.

Confined to sex, we pressed against
The limits of the sea:
I saw there were no oceans left
For scavengers like me.
I made it to the forward deck.
I blessed our remnant fleet –
And then consented to be wrecked,
A Thousand Kisses Deep.

I’m turning tricks, I’m getting fixed,
I’m back on Boogie Street.
I guess they won’t exchange the gifts
That you were meant to keep.
And quiet is the thought of you,
The file on you complete,
Except what we forgot to do,
A Thousand Kisses Deep.

And sometimes when the night is slow,
The wretched and the meek,
We gather up our hearts and go,
A Thousand Kisses Deep.
The ponies run, the girls are young,
The odds are there to beat . . .


برچسب‌ها:
leonard cohen, انگلیسی, 2001, 1
+ شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

انگار که همیشه، تازه و خوش رنگن
نگاه کن به باغمون، گل هامون دلتنگن
برو به یه جایی که، پروانه هاش می خندن
برو برو من خوب می دونم
می دونم تو چه مهربونی
برو برو دیگه چی بگم
خودت همه چیزُ می دونی
پرواز کن برو نترس، فرداها قشنگن
از اون بالا بالا بالاها، بخند خنده هات قشنگن
برو دنیا اینجور نمی مونه
آدم که تا ابد تنها نمی مونه
برو نترس من همین جام
چشمام برات همیشه به آسمونه
پرواز کن از رویاها
رویاها قشنگن
انگار که همیشه با حقیقت در جنگن
پرواز کن 


برچسب‌ها:
مرجان فرساد, 1
+ پنجشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

رابطه با خودمان است

تنها پس از موفقیت در این رابطه می توانیم

به دیگرن عشق بورزیم

 

 


برچسب‌ها:
ناتائیل براندن, شعر
+ پنجشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

 اولین ریزالت گوگل سایتی بنام پاندا داک بود 

پانی دمت گرم

+ پنجشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

اینترو طراحی شد... الان حوصله اوترو رو ندارم نمیدونم شایدم چون طراحیش نکردم نمیخام زیاد زمان بزارم.. ترجیح میدم برم سراغ کارای بعدی... نمیدونم شایدم الان نشستم تهشو دراوردم دیگه خیالم از این قسمت راحت بشه...

خدایا شکر 

+ دوشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

تو تله ادمای بدون اعتماد نیفتین... دسته ای از این تیپ شحصیت ها رو به راحتی میشه تشخیص داد. به این ترتیب که اگر  کسی در برخورد با شما شروع کرد به کوبیدن شما مطمئن باشید از کمبود اعتماد به نفس تو زندگی شخصی خودش رنج میبره و به صورت نا خود اگاه با کوبیدن افراد دیگه احساس رضایت میکنه... این احساس رضایت به دو دلیل عمده شکل میگیره.. یا اینکه با ضعیف کردن شما احساس سرخوردگی شون کم میشه یا اینکه میگن شاید با شنیدن حرف هاشون کسی مسیر درستو پیدا کنه.. شروع میکنن به بلغور کردن یکسری جملات که خودشون عاجزن از انجام اونها و میگن که شاید یه نفر نجات پیدا کنه

 

به این تیپ ادمها احترام میزارم... امیدوارم زودتر خودشونو بشناسن و برن دنبال درمان خودشون...

+ دوشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

پیرو پست بزتو پیدا کن و بکش: تو صحبتای یکی از ادمای موفق متوجه شدم که اونایی که میرن یه جا سرکار و بعد از پنج شش ماه میان بیرون و بیکار میشن مشکل سر اینه که ذات این ادما کارمند نیست.. اینا کارافرینن.. اما چی میشه که کار افرین نمیشن یه موضوع دیگس کارافرین شدن پیش نیاز خودشو داره.. فقط پول نیست.... اولین و مهمترینش اموزشه.. اینکه تخصص داشته باشی. یا هر تخصصی داری باید اونو بروز کنی و هر لحظه رو به پیشرفت باشی... نمیشه بعد از 5 ماه که بیکار شدی بگی من کارافرینم..

این چند وقت درگیر همین موضوع بودم که از کارمندی شیفت بدم خودمو به کارافرینی.. ما بین این دو یه مرحله ای هست ه اسم فریلنسی... که بتونم درامد داشته باشم.. اما تو این مسیر به شدت باید اگاه بود و مطالعه کرد و انرژی داشت .. نباید حرف دیگران روت اثر بزاره و همیش پر انرژی ادامه بدی..

کتاب پدر پولدار پدر فقیر خیلی بهم انرژی داده... چند بار خوندم فکر میکنم که تونستم حرفاشو متوجه شم.. و سالها طول میکشه نکاتی رو که کیوساکی تو این کتاب گفته رو تمرین کرد.... بعد از این کتاب رفتم سراغ کتاب چهار راه پولسازی کیوساکی.. این کتابم در ادامه اون کتابه ابتداشو خوندم بی نظیر بود.. این ادم هر چی می نویسه از نظر شخصیت خودش و شرایط زندگیش خیلی شبیه به خودم حس میکنم.. حس خوبی از خوندن کتابش دارم..

کتاب بعدی که شنیدم بینظیره کتاب مجیک هست نوشته راندا برن که ترجمه فارسیش شده معجزه شکرگزاری.. دوست دارم زودتر این کتابو بخونم... به شدت قبول دارم که شکر گزاری هم حال ادمو خوب می کنه هم زندگی ادم رو به روال میفته.. این قدرت شکرگزاریه..

الان در حال اموزش دیدن طراحی لوگوم با افتر افکت... منابع زبان اصلی رو زیرو رو میکنم تا بتونم با اون گرافیکی که میخام بتونم لوگومو انیمیت کنم.. اوایل هر کاری سخته و منابع ادم محدود.. نمیشه دست تو جیب کردو هی پول خرج کرد... میخام تا قبل عید این داستان لوگو رو ببندم... 

خدا قوت....

 

+ دوشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

تو همه مغز و قلبم را اِشغال کرده‌ای و من چقدر این روزهای پر شده از تو را دوست دارم.
میخواهم بودنت را یک نفس بالا بکشم تا چیزی نماند برایِ دیگری!
این روزها
من، همان توام که یک جورِ قشنگ و لذت بخشی آمده‌ای و شده‌ای تمامِ من
من تو را دوست دارم ،
و راستش را بخواهی من،
این منِ پر شده از تو را هم دوست دارم!


برچسب‌ها:
سیما امیرخانی, شعر
+ شنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

نه پیش روی چشمها که در اتاقک کوچک قلبت!
بعضی از ادمها آنقدر در یادت ماندگار میشوند که در نبودنشان هم بهترین آرزوها را برایشان داری .
هر روز صبح دوست داشتنشان را بغل میگیری و جای پای خاطره هایشان را میبوسی و به راهت ادامه میدهی
بعضی از ادمها همیشه ماندگارند

+ پنجشنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا یا من تو را می‏‌‌کُشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست
همین چند سطر
دنیا به همین چند سطر رسیده است


برچسب‌ها:
گروس عبدالملکیان, شعر
+ پنجشنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

تا جهانم زیرو رو شه

+ شنبه دهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

بزتو پیدا کن و بکش!...


برچسب‌ها:
پلاس, مثبت, انگیزشی, استقلال مالی
+ جمعه نهم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

که ندیده، دیده ناگه به درون دل فتادی؟


برچسب‌ها:
هوشنگ ابتهاج
+ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۸ زمستانی ترین |