برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

یعنی همش همین؟؟؟؟ دیروز بخاطر یه تغییر تو کار مجبور میشدم نزدیک به 1200تا کلیک کنم تا تنظیمات برنامه انجام بشه... دوباره یه تغییر دوباره دوباره 1200 تا کلیک دیگه.. دیروز تا اونجایی که یادم میاد حدود 10 دفعه این کارو کردم....

امروز بلخره پیگیریام جواب داد.. دقیقن مثل سودوکو شد. یهو یه خونه ای رو حل کردم که به کمک گره از کار باز شد و روند حل بازی سرعت گرفت و  اون چند تا خونه باقیمونده هم به واسطه حل شدن این خونه حل شدن. به تعبیر دیگه با یه تیر دو نشون زدم... یعنی فینیشینگ اصلی کارو پیدا کردم.. یعنی هزارو دویستا کلیک شد 10 تا کلیک . از این ده تا کلیک 7 تاش برای ساختن قانون بود که از این به بعد بخام این کارو انجام بدم چون یه بار این قانونو ساختم.. 7 کلیکش حذف میشه.. میمونه 3 تا.. یعنی هزارو دویست کلیک تبدیل به سه کلیک شد... 

روند کار خیلی پیچیدس.. اما همینکه این بخشش ساده شد خداروشکر و باید ساده میشد

کمتر شدن سختی و مسخره بازی کار به ایده پردازی و ازاد شدن ذهن برای حل مسائل مهمتر کار کمک میکنه...

 

باید باورم بشه 1200 کلیک شد 3 کلیک... البته همچین چیزی توذهنم بود اما راهشو نمیتونستم پیدا کنم... ساده کردن کار موضوع خیلی مهمیه... از این نتیجه میگیرم:

اگر اون همه تداوم نداشتم رو انجام کار و راه های طولانی رو نمیرفتم هرگز به این فن فینیشینگ 3 کلیک نمیرسیدم... 

اینکه هرجایی دارم زیادی زور میزنم مطمونن یه راه بهتر وجود داره

اینکه هرجا دارم وقت زیاد تلف میکنم دارم اشتباه میکنم حتمن یه راه مینبر هست.

+ شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۸ زمستانی ترین |