دلتنگی به سبک شاعرها: الا ای آهـــوی وحــشی کـجایی؟ (حافظ) بماندم بی سر و سامان کجایی؟ (عطار) کجایی؟ با فـراقم در چـه کاری؟ (عراقي) نــگارِ تـــازه خــیز مــا کـجایـی؟ (باباطاهر) کجایی ای جـنون ویرانهات کو؟ (بیدل) کجایی تو؟ کجایی تو؟ کجایی؟ (مولانا)
30 | 99-8-11
من زندگی کردن را یاد گرفته ام ... برای یک زندگیِ خوب ، نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد ... وابستگی فقط درد دارد ! آدمِ وابسته ، جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش می رود ... آدمِ وابسته ، با دستانِ خودش تحقیر می شود ... وابسته که باشی ؛ محدود می شوی ، از قطارِ موفقیت جا می مانی ... زندگی یعنی بپذیری بعضی ها شعار نمی دهند و واقعا بخاطرِ خودت می روند ... بپذیری بعضی از دست دادن ها به نفعِ توست ... در این دایره ی سرگردان ، "عشق" به کارِ آدم نمی آید ... دنبالِ واقعیت ها باش ... گام هایِ موفقیتت را محکم تر بردار ... حس می کنم از دور بهتر می شود هوایِ کسی را داشت ! حس می کنم ، بعضی نداشتن ها ؛ با ارزش ترین داشته هایِ آدم است ... !
"نرگس صرافیان طوفان"
29 | 99-4-25
یه نفر دیگه داره برای این چیزایی که تو نادیده میگیری، دعا میکنه!!!...
28 | 99-4-25
داستان گروه یار دبستانی، علی و عیسی و یاشار و احسان و یاسمن:
اولین شوک وقتی شدم که خبر ازدواجشو بهم داد، کار از بغض گذشت یه غم وسیع و مخملی و سبک تو دلم نشت.
دارم به این فکر میکنم از اینجا برم حالم خوب میشه حتما، مثل رضا که رفت ترکیه اما پشیمون میشم میگم اگر برم جای دیگه که همین شانس دیدنشم از دست میدم، اون موقع که بیشتر ناراحت میشم، غمم که سنگین تر میشه...
بعد از خبر ازدواجش بهم گفت:
+ خاستگار زیاد داشتم اما کسی خانوادشو نیاورد برای آشنایی
منظورش این بود که اگر میخاستی خانواده تو میاوردی برای آشنایی
- راست میگی منم فقط پیشنهاد دادم اما خانواده نیاوردم
وقتی معیارای ازدواجشو شنیدم برای دومین بار شوک شدم، از اون بهم گفت:
+ عاشقم بود و منو عاشق خودش کرد
و من به چشم دیدم چقدر ادم معمولی تونسته این پرنسس رو ببره... و من چقدر برای خودم نجنگیدم... و چه کم لطفی ها به خودم کردم... دیدم چقدر بهش نزدیک بودم اما بی خبر از دلش...
http://notebook07.blogfa.com/post/1358
27 | 99-3-6
If at first you don't succeed, laugh until you do...
emilia_clarke
26 | 98-8-7
تنها هدف عشق فتح دلت بود ولی دست تقدیر بی موقع به تقسیم ِ غنایم آمد
مینا تمدن خواه
25 | 98-6-7
حال خوبت را، نه از کسی طلب کن، نه برایش به این و آن رو بزن و نه حتی منتظر معجزه باش قدری "تلاش" کافیست، برای داشتنش! این خود تویی، که میتوانی، روحت را، مملو از عشق و آرامش کنی...
24 | 98-6-6
تنها چیزی که در زندگی بدون تلاش به دست می آوری شکست است.
23 | 98-4-18
شانس مثله پروانه س که میاد رو شونه هات میشینه... اگر گرفتیش که گرفتیش.. اگر نگرفتی پر میزنه میره...
22 | 98/4/15
آن زمان بیا که دل کندن ممکن نباشد... http://notebook07.blogfa.com/post/1110
21- 98/03/12
می نویسم تا یادم باشد محبت ,پس اندازقرض الحسنه است! "از وب عمه"
20- 98/03/01 حتی اگه یخ زده خورشید نگاهم با تو شبیه آینه ام شفافو یک دست اسم منو از ته دل صدا بزن باز حتی اگه جوابی از من نشنیدی داره جوونه میزنه دستایِ خالی من نگو که از شکفتن من نا امیدی
http://notebook07.blogfa.com/post/997
19- اونی برده که باختای بیشتری داده... 98/02/07
18- و مرا میل سخن با هیچ کسم نیست
تو مرا پیش بخواه
بلکه ز نو نغمه سرایم باز 98/02/03
17- بی من نتواند بی او نتوانم این خط و این نشان (قلب) 98/01/26
16- شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند 98/01/06
15- جانم باش نوش دارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش http://notebook07.blogfa.com/post/893
14-تو در آغوش من خورشید بودی ای شب دریا نگاه مرد کوهستان همیشه با تو خواهد بود http://notebook07.blogfa.com/post/889
13- تو عاشق نبودی که درده دلِ عاشقارو بفهمی تو بارون نموندی که دلگیری این هوارو بفهمی تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگن دلت تنگ نبوده میخندی تا از حسِ دلتنگی میگم http://notebook07.blogfa.com/post/887
12- اون حقیقتی که شادی نیاره، دروغه (نیچه)
11- گوله برفا می رقصن، حال منو نپرسین چیزی منو گرم نمیکنه نه شومینه نه کرسی
10- از راه که میرسی بازم
عطرت می پیچه تو هوا
فنجونمو پر میکنی
از حس طعمی آشنا
9- شمرده تر بگو با من
حروف رفتنت
تا من بگیرم از دلت
همه بهانه ها را
8- من عاشقانه می زیم
پیوستگی مرگ را
در این هماره زندگی
خفته در پوست و استخوان من
7- آبی بر آتش وجود است موسیقی
و کتاب فراموشخانه ی رنج های آدمی.
+درد هجر به میان نت ها و واژگان نیز نفوذ میکند . دردی را که درمانی نیست جز آغوش مهر یار....
--------------------------- 6- این وبلاگ کاملن خصوصیه!
منظور این که وقتت رو اینجا هدر نده!
خدافزی...
YOU ARE READING MY DIARY & MEMOs PLEASE LEAVE HERE
5- یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد. نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد. راهی نروم که بی راه باشد. خطی ننویسم که آزار دهد کسی را. یادم باشد که روز و روزگار خوش است. همه چیـز رو به راه و بر وفق مراد است و خوب! تنها ! ... دل ما٬ دل نیست. آره!
4- یادمان باشد، فردا ،حتما، ناز گل را بكشیم... حق به شب بو بدهیم... و نخندیم دیگر، به تركهای دل هر گلدان...!! و به انگشت، نخی خواهیم بست تا فراموش نگردد فردا...! زندگی شیرین است! زندگی باید كرد... ولی نه به هر قیمت و بدانم كه شبی خواهم رفت .... !!! و شبی هست كه نباشد، پس از آن فردایی ...
3- یادت باشد! دلت که شکست، سرت را بالا بگیری... تلافی نکن، فریاد نزن، شرمگین نباش! حواست باشد دل شکسته گوشه هایش تیز است! مبادا دل و دست آدمی که روزی دلدارت بود را زخمی کنی به کین مبادا فراموش کنی که شادیش آرزویت بود! صبور باش و ساکت.
2- آن لحظه كه از نياز انسان دارد نه كم از هواي حيوان يك دانه گندم طلايي از تشت طلا گرانبها تر در حادثه هاي ناگهاني سالم از مريض مبتلاتر آسوده مباش كه بي نيازي يك آن دگر از پر نيازي آنجا كه تو فرعون زماني در تير رس باد خزاني
1- کاش میدانستی برای داشتن تو دلی را به دریا زده ام، که از آب واهمه داشت...