|
برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
که می لغزد
بسوی دریاچه ی تاریک
این کاج ها
در مسیر هر روزه ی باران
این نیمکت سنگی
این دلتنگی
که می نشاندت
کنار پرنده ای لرزان
غربت است.