|
برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
اﮔـﻪ ﻳـﻪ روز ﺑـﮕـﻢ از اﻳـﻦ ﺣـﻜـﺎﻳﺖ
ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻛﺮدم ﻋﺎدت
دﻟﻢ ﭘﻴﺶ دﻟﺖ ﻣﻮﻧﺪه ﺗﻮ زﻧﺪون رﻓﺎﻗﺖ
رﻓﺎﻗﺖ
اﺷﻜﻬﺎی ﻳﺨﻴﻤﻮ ﭘﺎک ﻛﻦ
درﻫـﺎی ﻗـﻠـﺒـﺘـﻮ وا ﻛﻦ
ﺻـﺪای ﻗﻠﺒﻤﻮ ﺑـﺸﻨـﻮ
ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺮدم ﺑﺎ دل ﺗﻮ
اﮔـﻪ ﻳـﻪ روز ﺑـﮕـﻢ از اﻳـﻦ ﺣـﻜـﺎﻳﺖ
ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻛﺮدم ﻋﺎدت
دﻟﻢ ﭘﻴﺶ دﻟﺖ ﻣﻮﻧﺪه ﺗﻮ زﻧﺪون رﻓﺎﻗﺖ
اﮔـﻪ ﻳـﻪ ﺷـﺐ ﺑـﺮﺳـﻢ ﺑـﻪ ﺣـﻘـﺎﻳـﻖ
ﻣﻴﺸﻢ ﺧﺪای ﻋﺎﺷﻖ
ﻣﻴﮕﻢ رازﻣﻮ ﺑﻪ ﺳﺘﺎرهی درﻳﺎی ﻣﻐﺮب
درﻳﺎی ﻣﻐﺮب