برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

_آیدا : اولش فقط بخاطر خودش بود. نه میدونستم شاعره، نه میدونستم نویسنده س، نه میدونستم، هیچی... ما فقط نگاهمون بهم گره خورد و همه چی تموم شد
_احمد: همه چی شروع شد...
_آیدا: آره، آره، همه چی شروع شد...
«تنها عشق که میتونه انسان رو نجات بده» 💙

گفت‌ و‌گوی شاملو‌ و‌ آیدا


برچسب‌ها:
شاملو‌, شعر
+ یکشنبه پنجم آبان ۱۳۹۸ زمستانی ترین |