|
برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
تو حق نداری بعد از این دست مرا رها کنی آتش به جانمان زنی به قلبه خود جفا کنی
دیوانگی کن بیش از این باید که لبریزم کنی دریا به دریا با توام باید که درگیرم کنی
دریا به دریا با توام , دریا به دریا با توام
عطر نفسهای تو خواب چشمان تو آن همه حرفهای تو عهد و پیمان تو
مرا نگاه کن ببین ای تو ای خوب من از تو من عاشق شدم ای تو محبوب من , دریا به دریا با توام
تو حق نداری بعد از این دست مرا رها کنی آتش به جانمان زنی به قلبه خود جفا کنی
دیوانگی کن بیش از این باید که لبریزم کنی دریا به دریا با توام باید که درگیرم کنی
دریا به دریا با توام , دریا به دریا با توام