برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
وقتی توی فانتزی من اومدی ... بهتره بدونی جات محکم تر از قبل شده... عزیز تر از قبل شدی... احترام بیشتری برات قائلم... نیازی نیست خجالت بکشی...

سه روز گذشت... مراقب خودت باش... 


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ جمعه شانزدهم تیر ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

فازم فاز غم بوده چند وقت... وقتش رسیده یکم تحول بدم...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ چهارشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
 والا من تکلیفم معلومه... دارم به این فکر میکنم که اصرار همیشه کار خوبی نیست... یه جایی باید رها کرد... وقتی تو خودتو همه جوره اماده میکنی تا شرایط تغییر و اون چسبیده به گذشته و همش یه جمله رو تکرار میکنه.... باید به این فکر کنی که جای تو اینجا نیست... دقیقن پیش اون... باید بزاری بری... چون اگر میخاست با ت باشه انقدر تورو دور نمیکرد... نگهت می داشت...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ دوشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

یس يو كن یس يو كن يو كن يو كن


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ شنبه سوم تیر ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
و درک درد هایش بود که  اینچنین گرفتارش شدم... 


برچسب‌ها:
روزنوشت, موریانه
+ سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
یروز نوشتی جنس تو از عشق نیست، نمیشه تو رو نخاست... تورو باید داشت.... بودنت ضروریه...


برچسب‌ها:
روزنوشت, موریانه
+ دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

به چیزی دل ببند که دل داشته باشه...


برچسب‌ها:
روزنوشت, موریانه
+ دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
عزیز من باور کن یکجای کار میلنگه... گلپسر خوب دقت کن یکجای کار میلنگه....


برچسب‌ها:
روزنوشت, موریانه
+ یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

the less you care, the more happier you are...


برچسب‌ها:
روزنوشت, موریانه, برفی
+ پنجشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
 

در کل دو حالت وجود داره مدیریت درست و مدیریت نادرست. اما مهم تر از همه اینه که تو هر دوحالت درست و نادرست شما اصل خودتون رو دارید در رابطه مصرف میکنید... فقط تجربه کافی رو دارید یا ندراید.

این مدیریت یه جورایی شبیه مدیریت فایل تو ویندوز میمونه.... یه فایلو میتونی با کات، کپی پیست، دیلیت، رینیم مدیریت کنی. 

یه مواقعی این فایلا ویروس میگیرن یعنی رابطه دچار دست انداز میشه... . یا یه آنتی ویروس قوی داری این ویروسو از بین میره یا ویروس میمونه و همه جارو میگیره دایم جلو چشمت ملغ میزنه ویروس تا نابودت کنه... یا اینکه اون فایلو دیلیت میکنی....

پ.ن: مقایسه رابطه احساسی با فایلو ویندوز کاملن اشتباهه. اما ابزار مشترکی وجود داره...خوشبحال اونکه قوی ترین ویندوز و آنتی ویروسو داره....


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید, روزنوشت
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
لعنت به همه پنجشنبه و جمعه های ساکت...


برچسب‌ها:
روزنوشت, برفی
+ جمعه پنجم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

دائمن یکسان نماند حال دوران، غم مخور ...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

درد از همانجا رسد که درمان آنجاست ...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
بعد از این سه پست  725 تا 727 ..... نیم ساعت رو صندلی دراز کشیدم.... خودمو ول کردم.... یکی بهم گفت برو اینستاگرامو باز کن بعد از چند وقت... 

  امیدوارم این ریکوعست که الان برام اومده... فالو و بک دادم واقعی باشه...

+ خدایا بازم بهت میگم تمام داشته هام تویی... تورو دارم زندگی قابل تحمل میشه...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

عزیز دل تو را با خویش تن یک دل نمیبینم...

 


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
دارم به این فکر میکنم که ما چقدر ارزان فروشیم... تمام داشته هامون رو به یه دروغ میفروشیم بشرطی که اون دروغ هم جهت علایق ما باشه.... براحتی میبازیم خودمونو

اگر فرد مقابل از تفکر دیگه ای باشه بسرعت تعیین سطح فرهنگی میکنیم امتیاز میدیم اگر امتیاز مناسب نیاره طرد میشه... یا اینکه اگر بیاد واقعیت سالم که خلاف نظر ماست رو به ما بگه حتا اگر امتیازم داشته باشه طرد میشه.... به این رسیدم که باید دروغ بشنویم تا 100 در 100 ارزانی کنیم تمام وجود را...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
نه اینکه نخام... نه اینکه دوست نداشته باشم تورو حفظ کنم.... تو زندگی یادگرفتم که نباید پافشاری کنی برای خاستت... این روزا تغییرات شیمیایی مغزم در حال تبدیل کردن افکار ساده و شفاف به  افکار عمومی کدره.... افکاری که تو نگاه اول قابل خوندن نیست.... دوست نداشتم اینجوری باشم.... دوست دارم سادگی ناب بودن خودمو داشته باشم.... اما اینروزا دیگه این تم جواب نمیده ... حتمن باید شرقو هدف بگیری  غربو بزنی.... اینجوری موفق میشی.... از اول نشون بدی غربو میخای بزنی که برات چنان برنامه پیاده میکنن شرق و غربتو گم کنی...

 

+ خدایا تمام داشته هام تویی...

تنهاییم را با تو قسمت میکنم، سهمه کمی نیست.... گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست....


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
یه دنیا حرف هست.... و گوش شنوا نیست


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ جمعه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
چقدر اهنگ درتي لاو خوبه..... خوراك كاره... مغزو اروم میکنه... 


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
مرا بخوان

نه از واژگانم

مرا از چشمانم بخوان

بگذار دریچه ای باشم رو به زندگی

وقتی نگاهت با نگاهم در می آمیزد

و لبانم با لبانت

و دستانم با دستانت

مرا بخوان


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
دعایی که بعد از خوردن غذا انچام میشه خیلی با ارزش تر از دعای قبل از سرو غذاست. مهم اینه وقتی سیری یاد خدا خدا باشی.. وقت گرسنگی که فشار معده ولت نمیکنه ...همش خدا یادته...

 

اگرم منو به آغوشت بردی و منو سیر کردی بدون ادعا و بعدش من تورو پس نزدم مهمه... قبلش اگر انتظار داری خویشتن داری بکنم و رعایت ادب بکنم باید بهم شک کنی. باید بهت بربخوره...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
نه عصبانی نشدم... فقط یه حس بدی بهم دست یه لحظه.. اول اینکه داری هی اسمشو میاری وسط.... من میگم تو اطلاعات کامل نداری فقط میدونی من دوسش دارم.... و این دوسداشتن برای همه ادما پیش میاد. مگه میشه 30 سال یا بیشتر زندگی کنی و کسی رو دوست نداشته باشی...

این دوست داشتن تو مرحله اول طبیعیه... نباید انقدر جدی باشه برات تا زمانی که بخاد رابطه قبلی بیاد تو روت و بخاد اذیتت کنه...

تو خیلی با تجربه ای و من دارم درس پس میدم... اما هر باغچه ی سر سبزی رو شخم بزنی ازش کرم میزنه بیرون... سعی نکن زندگی آدمارو شخم بزنی

 


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
یه جاهایی تو زندگی مکث میکنی و میپرسی از خودت ای کاش من تجربه الانمو چندسال پیش داشتم...

 

 

پ.ن: اما تو انقدر غافل شدی که همین موقعیت برات پیش اومده و استفاده نمیکنی


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

اونی که امروز سنگ شده، یه روزی مثل پنبه نرم بوده


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
رابطه اونجاش خوبه که بی منت باشه... این یعنی طرف خودشو شناخته و اومده جلو.... یعنی از تو طلب زندگی و دنیا نداره.. اومده کنار تو خوش باشه...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

و تنت وطنم

و تنت وطنم

و تنت وطنم

 


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
تو خارج میگن از اون موقه که شهوتم تو من زنده شد... دنیا رو شناختم. از دنیا لذت بردم.. زندگیم ساخته... ارتباطام بهتر شد... معنی لذت و ارتباط و فهمیدم...

 

اینجا میگن غلط میکنی  شهوتی میشی... خفه شو بشین سرجات حرومزاده...


برچسب‌ها:
روزنوشت
+ دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |