برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
در کل دو حالت وجود داره مدیریت درست و مدیریت نادرست. اما مهم تر از همه اینه که تو هر دوحالت درست و نادرست شما اصل خودتون رو دارید در رابطه مصرف میکنید... فقط تجربه کافی رو دارید یا ندراید.
این مدیریت یه جورایی شبیه مدیریت فایل تو ویندوز میمونه.... یه فایلو میتونی با کات، کپی پیست، دیلیت، رینیم مدیریت کنی.
یه مواقعی این فایلا ویروس میگیرن یعنی رابطه دچار دست انداز میشه... . یا یه آنتی ویروس قوی داری این ویروسو از بین میره یا ویروس میمونه و همه جارو میگیره دایم جلو چشمت ملغ میزنه ویروس تا نابودت کنه... یا اینکه اون فایلو دیلیت میکنی....
پ.ن: مقایسه رابطه احساسی با فایلو ویندوز کاملن اشتباهه. اما ابزار مشترکی وجود داره...خوشبحال اونکه قوی ترین ویندوز و آنتی ویروسو داره....
خدایا منو به دوران ما قبل برفی و برفینه ببر
اینجایی که وایسادم درد دارم... تمام مغز استخوانم میسوزد
موریانه تمام بدنم را میسوزاند. میجود بدون آنکه تمام کند مرا
خدایا منو برگردون، ببر، یا حذف کن... هرکاری که از دستت میاد بکن... اینجا بدون برفی درد دارد
پ.ن: فکر بد نکن. میدونم اون حرفی که زدی از روی پروفایلم خونده بودی....
میتونم بگم 3 سال بود به پروفایلم سر نزده بودم... رفتم و متنش رو با یه مصرع از حافظ عوض کردم... خدا میدونه وقتی خوندی چقدر اذیت شدی.... و اخرش منو با حرف خودم کشتی... خدا میدونه من تا کی باید تو این دنیای سفید بمونم لال...
"فریدون فروغی عاشق دختری میشه برای اون میخونه... دختر میره عاشق یکی دیگه .... بعد از مدتی دختر میاد از فریدون پول برای خرید تریاک میگیره از فریدون میره و دیگه پیداش نمیشه... اون دختر تو این وضعیت حاضر نیست بیاد با کسی که عاشقشه زندگی کنه... "
الان میبینم چقدر زندگی من (به غیر از اون قسمت پول دادن برای تریاک) شبیه فریدونه.... طفلک فریدون چقدر سختی کشیده...
خوشبحال اونایی که بعد از جدایی براحتی میتونن برن با یکی دیگه فراموش کنن...