برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
چند وقتی بود به این فکر میکردم آدم هر ضربه ای میخوره به کمک عزیزانشه.. از پدر و مادر بگیر بیا تا خاهر و برادر...هیچ وقت فکر نمیکردم من که هیچ وقت بدی رو برای هیچکس ارزو نکردم، بیامو  همچین ضربه ای به تو بزنم.... مطمعن باش اتفاق بد،  پایانی بود بر تمام تصمیمات احساسی من... دیگه هیچوقت تصمیم احساسی نمیگیرم... ... واقعن اون روز اشتباه بود اومدنم... الان که میگی چه داستانایی برات درست شد، کاملن هنگم چه داستانی برات درست شد چقدر میتونن پست باشن و با زندگی مردم بازی کنن... عذاب وجدان دارم... چطور با دستای خودمون این آتیشو زدیم به همه چی.... اینو بدون برای حقظ تو هرکاری از دستم بر بیاد  انجام میدم...


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید, ساکنین شهر گا, 92
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
 

در کل دو حالت وجود داره مدیریت درست و مدیریت نادرست. اما مهم تر از همه اینه که تو هر دوحالت درست و نادرست شما اصل خودتون رو دارید در رابطه مصرف میکنید... فقط تجربه کافی رو دارید یا ندراید.

این مدیریت یه جورایی شبیه مدیریت فایل تو ویندوز میمونه.... یه فایلو میتونی با کات، کپی پیست، دیلیت، رینیم مدیریت کنی. 

یه مواقعی این فایلا ویروس میگیرن یعنی رابطه دچار دست انداز میشه... . یا یه آنتی ویروس قوی داری این ویروسو از بین میره یا ویروس میمونه و همه جارو میگیره دایم جلو چشمت ملغ میزنه ویروس تا نابودت کنه... یا اینکه اون فایلو دیلیت میکنی....

پ.ن: مقایسه رابطه احساسی با فایلو ویندوز کاملن اشتباهه. اما ابزار مشترکی وجود داره...خوشبحال اونکه قوی ترین ویندوز و آنتی ویروسو داره....


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید, روزنوشت
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
فعلن فقط قصد دارم کامنتارو تایید کنم.... کار که تا به امروز نکردم... نمیدونم پیش میاد این کامنت بازیا به کدوم جهت میره... فعلن انقدر سر /ser/ شدم هر چی دل تنگتون میخاد بنویسید... 


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
دارم به این فکر میکنم جایگاه یعنی چی؟

جایگاه من پیش تو چیه؟


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
دارم به این فکر میکنم اتفاق خوب یعنی اینکه میفته و دیگه تکرار نمیشه چرا اگر تکرار بشه میشه یه اتفاق عادی... دیگه هیجان و خوب بودن خودشو روز اولشو نداره... برای ادم تکراری میشه...

 


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
دارم به این فکر میکنم نبودن تو مثل اینه انگار یه تیکه از بدنمو بریدم گذاشتم کنار، انگار دست راست ندارم... یا شایدم دست چپ...تو راست میگی زندگی متوقف نمیشه چه باشی چه نباشی...

 

 


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
قهر کردن ابزار کاملن تخریبیه رابطه س.... منتها 2 حالت داره یا برای بچه پرو ها اتفاق میفته که اکثرن دیر اثر میکنه .... ولی برای اونایی که پررو نیستن مثل دینامیت میمونه... گند میزنه به رابطه... یادمون باشه متناسب با جنبه طرف رفتار کنیم...ادما با هم یکی نیستن... عکس العملا متفاوته.... یه سری داشته هایی داریم که نه میشه به زبون آورد نه میشه ورداشت و گذاشت کنار... اونا فقط تو این قهر رابطه ها آتیش میگیرن.... مراقبشون باشیم....


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
برای ارزوهایی که می میرند سکوتی می کنم سنگین تر از فریاد...


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
یجوری ترک خوردم... که تا به امروز کل زندگی متوقف شده... دستم به هیچ کاری نمیره... فکرم آزاد نیست.... کاش میشد یبارم انتخاب با من باشه... دلم برات تنگه... جات خیلی خالیه....امیدوارم در آینده خبرهای خوبی برام داشته باشی.... باهام تماس میگیری


برچسب‌ها:
برفی, موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
اینجا بدون برفی درد دارد

خدایا منو به دوران ما قبل برفی و برفینه ببر

اینجایی که وایسادم درد دارم... تمام مغز استخوانم میسوزد

موریانه تمام بدنم را میسوزاند. میجود بدون آنکه تمام کند مرا

 

خدایا منو برگردون، ببر، یا حذف کن... هرکاری که از دستت میاد بکن... اینجا بدون برفی درد دارد


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
خیلی سریع رفتم محل اصلی اتفاق... بهانه ای که خودم دو دستی تقدیمش کرده بودم.... بهانه ای که در آخر منو کشت و سرگردان شدم... از بین بردم....

 

پ.ن: فکر بد نکن. میدونم اون حرفی که زدی از روی پروفایلم خونده بودی....

میتونم بگم 3 سال بود به پروفایلم سر نزده بودم... رفتم و متنش رو با یه مصرع از حافظ عوض کردم... خدا میدونه وقتی خوندی چقدر اذیت شدی.... و اخرش منو با حرف خودم کشتی... خدا میدونه من تا کی باید تو این دنیای سفید بمونم لال...


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
ضربه ی محکمی خوردم...سرم گیج رفت... درد داشتم.... همه جا سفید شد... الان که چشمام وا کردم میبینم درد ندارم اما لال شدم... سرگرم ولگردی تو نت بودم ، یهو رفتم جایی که چند ساله اصلن نرفتم بهش سر بزنم... دیدم اصلحه ای که با اون کشته شدم رو خودم با دستای خودم اینجا گذاشتم... الان میفهمم که خودم دو دستی جان خودم رو بهش تقدیم کردم ... اونم با تمام هوشیاری به قلبم زد...

 


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
من از تو هیچ بجز بودنت نمی خواهم....


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
امیدوارم زندگی من مثل فریدون فروغی و فریدون فروغی ها نشه....


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
سالها پیش وقتی دانشجوی دوره کارشناسی بودم، دوستی داشتم به اسم عاشق فریدون فروغی بود... یه بار برام زندگینامش تعریف کرد.. الان میبینم چقدر سرنوشت من شبیه به فریدون فروغیه... توی یه خط زندگینامش تعریف کنم:

"فریدون فروغی عاشق دختری میشه برای اون میخونه... دختر میره عاشق یکی دیگه .... بعد از مدتی دختر میاد از فریدون پول برای خرید تریاک میگیره از فریدون میره و دیگه پیداش نمیشه... اون دختر تو این وضعیت حاضر نیست بیاد با کسی که عاشقشه زندگی کنه... "

 

الان میبینم چقدر زندگی من (به غیر از اون قسمت پول دادن برای تریاک) شبیه فریدونه.... طفلک فریدون چقدر سختی کشیده...

خوشبحال اونایی که بعد از جدایی براحتی میتونن برن با یکی دیگه فراموش کنن...

 


برچسب‌ها:
موریانه, موریانه مغزم را جوید
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |