برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

 

قدیمی‌ تر کی از تو بوده و هست


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ دوشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۹ زمستانی ترین |

منو تو هردو بازنده بازیم

نرو که رفتنت صلاح ما نیست

ببین جدایی تو نگاهه ما نیست

 


برچسب‌ها:
رضا صادقی, نرو, 1386, 1
+ جمعه هفدهم آبان ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

یه آهنگ غمگین شبا پخش میشه سونات نبودت تو پائیز جاری
بازم قرصهامو فراموش کردم که تجویز کردی واسه بیقراریم
فراموش کردم قراره نباشی فراموش کردم فراموشیا رو
شبیه سلام تو شاید شنیدم خداحافظی های تو گوشیا رو
فراموش کردم قراره بمیرم
فراموش کردم قراره بمیرم
که بعد از تو جز مرگ چیزی نمونده
یه جوری تمامه جهانم سیاهه 
که شاید جز این رنگ چیزی نمونده

قوی نیستم وقتی از دست میدم
قوی نیستم عشق اصلا قوی نیست
کسی که تو تنهاییهاش پیله بسته
غزل گفته از تو ولی منزوی نیست
عشق اصلا قوی نیست

نترسیدم اما سرم اومد آخر
تو دیدار اول تو رو جا گذاشتم
مثله یوسفی که زلیخا نداره
خودم رو تو قصر تو تنها گذاشتم

یه آهنگ غمگین شبا پخش میشه
سنات نبودت تو پائیز جاری
تموم میشم امشب تو رویایی از تو
تموم میشم امشب تو چشم انتظاری

 

پ.ن: میثم جان متن خیلی خوبی نوشتی... رضا جان تو هم مهشر اجرا کردیش انگار ادم داره با خودش صحبت می کنه... دمتون گرم...


برچسب‌ها:
رضا صادقی, میثم یوسفی, 1398, فارسی
+ دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۸ زمستانی ترین |
تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پر از من و تو
از من و تو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم
واسه درد هم بمیریم
با ستاره ها بخوابیم
با ترانه جون بگیریم
کلبه ای اندازه ی عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون
من واسه تو ، تو واسه من
کلبه ای می خوام که تو باغچش پر باشه از یاسمن
حیاطشم، سرتاسرش باشه چمن
فقط واسه تو واسه من
تو کلبمون خدا باشه
خوشبختی مون قد تموم آسمون
صاف و بی انتها باشه
کلبه ای اندازه ی عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون
بده دستاتو به دستم
تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پر از من و تو
از من و تو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم
واسه درد هم بمیریم
با ستاره ها بخوابیم
با ترانه جون بگیریم
کلبه ای اندازه عشق
باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونم
مثل لیلا، مثل مجنون
تو بشی مادر گلها
من بشم بابای بارون


برچسب‌ها:
رضا صادقی, 1
+ یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ زمستانی ترین |
دوست دارم زمان بایسته واسه همیشه
چشمامون ببندیم , بریم تا ته رویا
اونجایی که هیچوقت گلی پژمرده نمیشه
هرچی غم داری از دل نازکت بگیرم
اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم
سر رو شونه هام بذاری و برات بخونم
یاد تو و اسم تو باشه ورد زبونم … مهربونم
آرزوم بی تو محاله , لحظه هام بی تو سوال
بی تو مقصد خیلی دور , راه عشقم بی عبور
من نمیخوام تو خیالم بگمت عاشقت هستم
دوست دارم که راستی راستی حس کنم تورو تو دستم
وقتی که نگاهم به نگاهت خیره میشه
دوست دارم زمان بایسته واسه همیشه
چشمامون ببندیم , بریم تا ته رویا
اونجایی که هیچوقت گلی پژمرده نمیشه
هرچی غم داری از دل نازکت بگیرم
اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم
سر رو شونه هام بذاری و برات بخونم
یاد تو و اسم تو باشه ورد زبونم
مهربونم


برچسب‌ها:
رضا صادقی, 1
+ شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۸ زمستانی ترین |
همه ی اون روزایی که بی تو گذشت کنار تو بودم و
غصه ی رفتن تو یه روزی گرفت تمام وجودمو
نمیدونم کجایی چه تلخه که من یه خاطره بودم و بس

نمیتونم از عشق تو دل بکنم تو این همه خاطره
نمیدونم به چشم کی زل بزنم نگاتو یادم بره
هنوزم عشق و خاطره هات تو دل کسی که دوست داره هست

همه گوشمو پر میکنن که دیگه گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا بودن این همه سال محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتو دادی براش واسه یکی دیگه دلواپسه

همه میدونن عمریه رفتی و من همونجوری دوست دارمت
نمیای و میمیریم و من کاش خبرش برسه یه روزی بهت
دل دیوونه راضی نمیشه تورو به یکی دیگه بسپارمت

میدونی دل بریدن از این همه عشق درست مثل مرگمه
خیابونای خلوتو پرسه زدن بدون تو حقمه
رفتی و هرچی بین من و تو گذشت رسیده به گوش همه

نمیتونم بدیتو به روت بیارم غرورتو بشکنم
دلم میخواد صداتو یه بار دیگه با دلهره بشنوم
با تو تموم پاییزو زیر یه چتر دوباره قدم بزنم

همه گوشمو پر میکنن که دیگه گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا بودن این همه سال محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتو دادی براش واسه یکی دیگه دلواپسه

همه میدونن عمریه رفتی و من همونجوری دوست دارمت
نمیای و میمیریم و من کاش خبرش برسه یه روزی بهت
دل دیوونه راضی نمیشه تورو به یکی دیگه بسپارمت


برچسب‌ها:
رضا صادقی, بابک بابائی, 1
+ چهارشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۷ زمستانی ترین |
دیگه میتونی بری تا همین حد کافیه
خاطراتمون فقط این وسط اضافیه
من که هر چی داشتم پای چشمات دادم
اول این بازی از نفس افتادم
بغض من باروته خنده هات کبریته
عشق دلگرمیمه عشق سرگرمیته
تا ته خط یادمه قول دادم باشم
مگه حوا بودی که من آدم باشم
چیزی از گذشتمون جا نذاری واسم دیگه وقت رفتنه عشق بی احساسم
من که حال بدم با تو بهتر میشد تو رو که میدیدم خستگیم در میشد
بغض من باروته خنده هات کبریته عشق دلگرمیمه عشق سرگرمیته
تا ته خط یادمه قول دادم باشم مگه حوا بودی که من آدم باشم
بغض من باروته خنده هات کبریته عشق دلگرمیمه عشق سرگرمیته
تا ته خط یادمه قول دادم باشم مگه حوا بودی که من آدم باشم


برچسب‌ها:
رضا صادقی, مهدی ایوبی
+ یکشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۷ زمستانی ترین |
نَفَس نَفَسای تو میدونه

بِری عاشق و دیوونه میشم

جونِ نگات که همه ی جهان توشه

نزار گم بشم این گوشه

بگیر دستای سردی که

دستای گرمتو دوباره می پوشه

من عاشقت شدم ببین

دوستت دارم، همین

کسی نمیاد دیگه مثل تو روی زمین

 

من عاشقت شدم چه زود

دَستِ خودم نبود

هر کاری کرده بودم واسه عشق تو بود

مثل دیوونگیه

اسمش زندگیه

خوبه کنارِ خودت

اونی که آسون دل منو بُرده

عشقم نگاه توئه

مثل دیوونگیه

اسمش زندگیه

خوبه کنارِ خودت

اونی که آسون دل منو بُرده

عشقم نگاه توئه

من عاشقت شدم، ببین

دوستت دارم، همین

کسی نمیاد دیگه مثل تو روی زمین

من عاشقت شدم چه زود

دَستِ خودم نبود

هر کاری کرده بودم واسه عشق تو بود

مثل دیوونگیه

اسمش زندگیه

خوبه کنارِ خودت

اونی که آسون دل منو بُرده

عشقم نگاه توئه

مثل دیوونگیه

اسمش زندگیه

خوبه کنارِ خودت

اونی که آسون دل منو بُرده

عشقم نگاه توئه


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ سه شنبه هفتم فروردین ۱۳۹۷ زمستانی ترین |
همه ی اون روزایی که بی تو گذشت
کنار تو بودم و
غصه ی رفتن تو یه روزی گرفت
تمام وجودمو
نمیدونم کجایی چه تلخه که من
یه خاطره بودم و بس

نمیتونم از عشق تو دل بکنم
تو این همه خاطره
نمیتونم به چشم کی زل بزنم
نگاتُ یادم بره
هنوزم عشق و خاطره هات تو دلِ
کسی که دوست داره هست

همه گوشمو پر میکنن که دیگه
گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا بودن این همه سال
محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتُ دادی براش
واسه یکی دیگه دلواپسه

همه میدونن عمریه رفتی و من
همونجوری دوست دارمت
نمیای و می میریم و من کاش خبرش
برسه یه روزی بهت
دل دیوونه راضی نمیشه تو رو
به یکی دیگه بسپارمت

میدونی دل بریدن از این همه عشق
درست مثل مرگمه
خیابونای خلوتُ پرسه زدن
بدون تو حقمه
رفتی و هر چی بین من و تو گذشت
رسیده به گوش همه

نمیتونم بدیتُ به روت بیارم
غرورتُ بشکنم
دلم میخواد صداتُ یه بار دیگه
با دلهره بشنوم
با تو تموم پاییزُزیر یه چتر
دوباره قدم بزنم

همه گوشمو پر میکنن که دیگه
گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا بودن این همه سال
محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتُ دادی براش
واسه یکی دیگه دلواپسه

همه میدونن عمریه رفتی و من
همونجوری دوست دارمت
نمیای و می میریم و من کاش خبرش
برسه یه روزی بهت
دل دیوونه راضی نمیشه تو رو
به یکی دیگه بسپارمت


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۶ زمستانی ترین |

نمی دونم چمه
فقط می دونم حالم خوب نیست
حالم خرابه، خرابه…
انگار یه بغض نشکسته داره قلبمو پاره پاره می کنه
انگار غریب افتادم تو این دنیا
انگار هیچکس جز تو، جز من …
انگار…
ای بابا، بگذریم
این که دوست دارم کافیه، آره…
همین که دوست دارم کافیه
یه کاری کردی به قلبم، که بدونت حتی مردن
سخته حتی بی تو خوبم لذت از زندگی بردن
یه کاری کردی که از یاد نمیری حتی یه لحظه
درد عشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه
دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیده
یه چیزی مثل یه جادو که بهم رهایی می ده
این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی
من که جام عشقو دادم چه بنوشی چه بریزی
یه کاری کردی به قلبم، که بدونت حتی مردن
سخته حتی بی تو خوبم لذت از زندگی بردن
یه کاری کردی که از یاد نمیری حتی یه لحظه
درد عشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه
دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیده
یه چیزی مثل یه جادو که بهم رهایی می ده
این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی
من که جام عشقو دادم چه بنوشی چه بریزی
پیشکشت همه نفس هام، نازنین خوبه همیشه
نیمی از تنم شدی تو که ازم جدا نمیشه
پیشکشت همه نفس هام، نازنین خوبه همیشه
نیمی از تنم شدی تو که ازم جدا نمیشه


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
می دونم برات عجیبه ، این همه اصرار و خواهش
این همه خواستن دست هات ، بدون حتی نوازش
می دونم که خنده داره ، واسه تو گریه ی دردم
می گذری از من و میری ، اما باز من بر می گردم

می دونم برات عجیبه ، من با اون همه غرورم
پیش همه ی بدی هات ، چه جوری بازم صبورم
می دونم واست سواله ، که چرا پیشت حقیرم
دور می شی منو نبینی ، باز سراغتو می گیرم

می دونی چرا همیشه ، من بدهکار تو می شم
وقتی نیستی هم یه جوری ، با خیالت راضی می شم
می دونی واسه چی از تو ، بد می بینم و می خندم
تا نبینی گریه هامو ، هر دو چشمامو می بندم

چاره ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
میمیرم اگه نباشی ، بی تو من بدجوری تنهام
می دونم یه روز می فهمی ، روزی که دنیا را گشتی
من چه جوری تو رو خواستم ، تو چه جور ازم گذشتی
چاره ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
میمیرم اگه نباشی ، بی تو من بدجوری تنهام
می دونم یه روز می فهمی ، روزی که دنیا رو گشتی
من چه جوری تو رو خواستم ، تو چه جور ازم گذشتی


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
نیمه شب، نیمه شب...

از خوابم پا میشم، نیستی پیشم

نیستی پیشم، باز دیوونه میشم، دوریه تو

دوریه تو، تیشه زد به ریشم، نیستی پیشم...

 


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه بیستم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
سر تو بزار رو شونمو آروم بخواب گل بهار
من پیشتم تا خود صبح چشماتو آروم هم بزار
اونقده بیدار میمونم تا وقتی خوابت ببره
وقتی می خوابی رویا هم ناز نگاتو می خره
کابوس و زندون می کنم خواب بد می سوزونم
مثل یه گنجیشک کوچیک آروم بخواب مهربونم
دستت تو دستای من عزیز خوب و نازنین
چشماتو آروم هم بزار رو شاپر ابرها بشین
تا صبح برات شعر و غزل لالایی عشق می خونم
چشماتو آروم هم بزار من اینجا بیدار می مونم
حافظ خواب تو میشیم من و خدای خوب دل
چشماتو فردا میبینم خوب بخوابی … شبت بخیر
سر تو بزار رو شونمو آروم بخواب گل بهار
من پیشتم تا خود صبح چشماتو آروم هم بزار .


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه نوزدهم خرداد ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
مرا از این که میبینی پریشان تر چه می خواهی
از این آتش به جز یک مشت خاکستر چه می خواهی
من از اوج نگاه تو به زیر پایت افتادم
بیا این اوج و این پروازو این باور چه می خواهی
مرا از این که میبینی پریشان تر چه می خواهی
از این آتش به جز یک مشت خاکستر چه می خواهی
من از اوج نگاه تو به زیر پایت افتادم
بیا این اوج و این پروازو این باور چه می خواهیمرا بیخود به باران می بری بامستیه چشمت
بیا این چشم ها این گونه های تر چه میخواهی
برای ادعای عشق اگر این سینه کافی نیست
بیا این تیغ و این شمشیرو اینهمسر چه می خواهی
من ان فر هاد مسکینم که کوه بهر تو کندم
بگو شیرین ترین رو یا بگو دیگر چه میخواهی
تمام این غزل با خون رگهایم نثارت باد
بگو دیگر عزیز من بگو دیگر چه میخواهی…

 


برچسب‌ها:
رامش, رضا صادقی
+ شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
خدا رو چه دیدی، شاید با تو باشم
شاید با نگاهت از این غم رها شم
خدا رو چه دیدی شاید غصه رد شد
دلم راه و رسم این عشقو بلد شد
هنوز بی قرارم، به یاد نگاهت، نشستم تو بارون، بازم چشم به راهت
هنوز بی قرارم، به یاد نگاهت، نشستم تو بارون، بازم چشم به راهت
خدا رو چه دیدی، تو شاید بمونی
شاید غصه هامو تو چشمام بخونی
خدا رو چه دیدی، شاید دل سپردی
شاید عشقمونو تو از یاد نبردی
هنوز بی قرارم، به یاد نگاهت، نشستم تو بارون، بازم چشم به راهت
هنوز بی قرارم، به یاد نگاهت، نشستم تو بارون، بازم چشم به راهت
تو ترسی نداری از عشق و جدایی
می خوای پر بگیری به سمت رهایی
برای تو موندن دلیلی نداره
برات حرف رفتن شده راه چاره
خدا رو چه دیدی تو شاید بمونی
شاید غصه هامو تو چشمام بخونی
خدا رو چه دیدی شاید دل سپردی
شاید عشقمونو تو از یاد نبردی
خدا رو چه دیدی
خدا رو چه دیدی

 

(مخاطب این پست خودمم. خودم با خودم دارم حرف میزنم) بعد از پست روح وحشی، دارم رو حرفاش فکر میکنم کار میکنم... بتونم از عقلم استفاده کنم.... 


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
امسال هم گذشت
با همه خوبی ها و بدی هاش
با همه لبخندها و گریه هاش
با همه روزای سخت و آسونش
با همه ی بودن ها و نبودن هاش
چند چندیم؟ بیشتر باختیم یا بردیم
آخرین باری که لج کردیم به نفع کی بود؟
آخرین باری که نبخشیدیم چند روز حالمون خوب موند؟
آخرین باری که…
اصلا آخرین بار یادمون هست
تلخش نکنم
یه سالی گذشت که کام تلخ توش خیلی زیاد بود
خیلی از خوبا رفتن خیلی از نابا رفتن
خیلی از خوبا هستن خیلی از نابا هنوز هستن
خیلی از رفاقتا هنوزم که هنوزه بوی معرفت میده
بوی قدمت میده
خیلی از آدما هستن که هنوزم که هنوزه نگات که میکنن
احساس نمیکنی تو رو به عنوان سکه نگاه میکنن
فقط واسه یه لبخندت حاضرن هر کاری کنن
پس هنوزم عشق هست فارغ از شعار به شعورش نگاه میکنی

 

میدونم
میدونم گاهی وقتا خیلی هامون میگیم
اونی که دستش تو آتیشه مثه اونی که دستش تو آبه نیست
میدونم گاهی وقتا فکر میکنیم هر درد و بلایی که سرمون میاد مقصرش کنار دستیمونه
ولی باور کنید این نیست
یکیش خودم
الان که فکر میکنم میبینم تو سال گذشته خیلیا به من عشق دادن و فکر کردم به من نیاز دارن و نداشتن
الان که فکر میکنم میبینم سال گذشته خیلیا تو حال بد من بودن
ولی من تو حال بدشون نبودم
الان که درست فکر میکنم میبینم سال گذشته خیلیا با من همراه بودن
ولی وقتی که ندیدمشون سراغی هم ازشون نگرفتم
تو رو خدا دست برداریم از بعضی از فلسفه هایی که خودمونم بهش قانع نیستیم
ساده باشیم مثه اون رفتگر عزیزی که با تمام سادگیش جهان اطرافمونو پاک میکنه و لبخند میزنه
ساده باشیم مثه اونی که شاید تمام آرزوهاش به یک موتور بنده
ولی کنارت رد میشه داره با خودش ترانه میخونه یه ترانه ی شاد

 

تو رو خدا امسال یادمون نره که سال پیش خیلی چیزا رو یاد مون رفت
تو رو خدا امسال یادمون نره که سال پیش همه اتفاقات خوب میشد که باشه
و شایدم بود ما ندیدیم یا نخواستیم ببینیم
خلاصه که هنوزم پدر هست مادر هست و اگر رو زمین نیستن هنوزم نگاهشون از کنار خدا با ما هست
اصلا از همه اینا مهمتر هنوزم لبخند خدا هست
خدایی که فقیر و پولدار نمیشناسه
سواره و پیاده نمیشناسه
یه رفیق قدیمی که خیلی با معرفته خیلی
به خاطر همه ی معرفتاش به خاطر همه خوبی هاش
به خاطر همه ی خدایی هاش
میخوام یه چیزی ازش بخوام
یعنی راستش میخوام خیلی چیزا ازش بخوام
آره ازش میخوام ازش میخوام که حالمو همیشه خوب نگهداره
ازش میخوام که حالمو خوب کنه که حال اطرافیانمم خوب کنم
ازش میخوام کاری کنه قدر همه خوبا رو بدونم
ازش یه دلی میخوام که اگه یه روزی دلتنگ شد
خیلی قرص بره جلو و بگه ببین دلم برات تنگ شده جونم

 

ازش میخوام یه دلی بهم بده که بتونم ببخشم
چون خیلیارو فکر میکنم نمیتونم ببخشم
ازش میخوام که اگه یه روزی بغض کردم
کسی که کنارمه و بغضمو تسکین میده رو از من نگیره
ازش میخوام لبخند دخترمو دخترامو همیشه پر از آرامش برام نگهداره

اونقدر حال سرزمینم خوب باشه که اصلا دلم نیاد از اینجا برم

به هیچ کجا
اونقدر سفره مردم رنگین بشه که کسی دلش نیاد آه بکشه
اونقدر بچه های این سرزمین بخندن و آروم باشن و شاد باشن که دیگه وسط کار نبینیشون تو خیابون
نفت سر سفره نخواستیم
خدا کنه سفرمون نون داشته باشه
اونم حلالش
مثل یک عمر اصالت یک ایرانی
از خدا میخوام همیشه حالمونو خوب کنه و همدیگه رو دوست داشته باشیم
یه دوست داشتن واقعی خیلی واقعی فارغ از تعارف


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
به همین سادگی رفتی
بی خداحافظ عزیزم
سهم تو شد روز تازه
سهم من اشک که بریزم

به همین سادگی کم شد
عمر گل بوته تو دستم
گله از تو نیست میدونم
خودم اینو از تو خواستم

به جون ستاره هامون
تو عزیزتر از چشامی
هر جا هستی خوب و خوش باش
تا ابد بغض صدامی

تو رو محض لحظه هامون
نشه باورت یه وقتی
که دوسِت ندارم اینو
به خدا گفتم به سختی

متن آهنگ بی خداحافظ رضا صادقی

من اگه دوسِت نداشتم
پای غم هات نمی موندم
واست این همه ترانه
از ته دل نمی خوندم

اگه گفتم برو خوبم
واسه این بود که می دیدم
داری آب میشی می میری
اینو از همه شنیدم

دارم از دوریت می میرم
تا کنار من نسوزی
از دلم نِمیری عمرم
نفسامی که هنوزی

تو رو محض خیره هامون
که نفس نفس خدا شد
از همون لحظه که رفتی
روحم از تنم جدا شد

تو که تنها نمی مونی
منِ تنها رو دعا کن
خاطراتمو نگه دار
اما دستامو رها کن

دست تو اول عشقه
بسپرش به آخرین مرد
مردی که پشت یه دیوار
واسه چشمات گریه می کرد

گریه می کرد
گریه می کرد


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
یه عمری ارزوم این بود که با قلب تو هم سو شم
نذار بی تو هوای عشق زمستون شه تو آغوشم
تو این حالم رو می فهمی همین که باشی آرومم
نرو از پیش من حتی اگه حس کردی خاموشم
نرنجی از دلم بانو ، یه وقتایی اگه سردم
آخه این بار غم گاهی زیادی میشه رو دوشم
یه روز گفتی میری اما،یقین داری که میمیری
به جون تو که بعد از تو برات مشکی نمی پوشم
ندارم ناله و آهی شراب غم نمی نوشم
نمیگیرم گل و گلدون غمت میشه فراموشم
نمیمونم منم اینجا تو دنیایی که تو نیستی
چیکار کردی که تونستم با چشمای تو جادو شم
بگو که باورت میشه چقد ساده دوست دارم
با اینکه خیلی از حرفات هنوزمونده توی گوشم
به جون تو قسم خوردم بری از پیش من مردم
واسه رفتن از این دنیا دیگه مشکی نمیپوشم


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
می دونم برات عجیبه ، این همه اصرار و خواهش
این همه خواستن دست هات ، بدون حتی نوازش
می دونم که خنده داره ، واسه تو گریه ی دردم
می گذری از من و میری ، اما باز من بر می گردم


می دونم برات عجیبه ، من با اون همه غرورم
پیش همه ی بدی هات ، چه جوری بازم صبورم
می دونم واست سواله ، که چرا پیشت حقیرم
دور می شی منو نبینی ، باز سراغتو می گیرم

می دونی چرا همیشه ، من بدهکار تو می شم
وقتی نیستی هم یه جوری ، با خیالت راضی می شم
می دونی واسه چی از تو ، بد می بینم و می خندم
تا نبینی گریه هامو ، هر دو چشمامو می بندم

چاره ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
میمیرم اگه نباشی ، بی تو من بدجوری تنهام
می دونم یه روز می فهمی ، روزی که دنیا را گشتی
من چه جوری تو رو خواستم ، تو چه جور ازم گذشتی
چاره ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
میمیرم اگه نباشی ، بی تو من بدجوری تنهام
می دونم یه روز می فهمی ، روزی که دنیا رو گشتی
من چه جوری تو رو خواستم ، تو چه جور ازم گذشتی


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۶ زمستانی ترین |
تو دلم نقل یه حرفایی هست که بگم میری، نگم میمیرم
بعضیا بد جوری عاشق میشن، عشق یعنی تو بمون، من میرم
تو که میری نفسم میگیره
همه ی خستگیات یکجا چند؟
تو بخندی همه چی حل میشه
تو بخندی همه چی خوبه، بخند

همه چی خوبه فقط دلتنگم، آخه هیچی مثل دلتنگی نیست
دو تا دریاچه تو چشماته ولی هیچ دریاچه ای این رنگی نیست
هنوزم دور خودم میچرخم، من و این عقربه ها هم دردیم
ساعت ها از سر هم رد میشن ما فقط میریم و بر میگردیم

تو که رفنی و رسیدی به بهار
هنوز اینجا سر کوها برفه
آخرش عشق تو ویرونم کرد
مرد ویرون بشه خیلی حرفه

تو دلم نقل یه حرفایی هست…

برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۲ زمستانی ترین |
هرجا برم تو با منی واسم مثله جون و تنی

دلت که میگیره فقط حرفاتو با من میزنی

هر جا برم کنارمی فرقی نمیکنه کجا

فرقی نمیکنه چقدر فاصله باشه بین ما

چقدر دوست دارم خدا، من چقدر دوست دارم خدا

وقتی که می رقصم تو باد وقتی که میخندم با برف

وقتی که میشم غرق در احساس بی تکرار مرگ

وقتی که بارون میشی و بی چتر میباری به من

میفهمم از آرامشت حس خوشی داری به من

چقدر دوست دارم خدا من چقدر دوست دارم خدا

وقتی که میچینم تو رو مثل یه گندم یا یه سیب

هم جنس آدم میشمو پر میشم از حسی عجیب

هر جا که هستم با منی، هر جا که باشی عاشقم

خوشحالم از این که واسه این هم صدایی لایقم

هر جا برم کنارمی فرقی نمیکنه کجا

فرقی نمیکنه چقدر فاصله باشه بین ما


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۲ زمستانی ترین |
به همین سادگی رفتی بی خداحافظ عزیزم
سهم تو شد روزه تازه . سهم من اشک که بریزم
به همین سادگی کم شد عمر گل بوته تو دستم
گله از تو نیست میدونم . خودم اینو از تو خواستم

به جونه ستاره هامون تو عزیز تر از چشامی
هر جا هستی خوب و خوش باش . تا ابد بغض صدامی
تو  رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی
که دوست دارم اینو بخدا گفتم به سختی

من اگه دوست نداشتم پایه غمهات نمیموندم
واست اینهمه ترانه از تهه دل نمیخوندم
اگه گفتم برو خوبم واسه این بود که میدیدم
داری آب میشی میمیری . اینو از همه شنیدم

دارم از دوریت میمیرم . تو کناره من نسوزی
از دلم نمیری عمرم . نفسامی که هنوزی
تو رو محض خیره هامون که نفس نفس خدا شد
از همون لحظه که رفتی روحم از بدن جدا شد

تو که تنها نمیمونی . منه تنها رو دعا کن
خاطراتمو نگهدار اما دستامو رها کن
دسته تو اول عشقه . بسپرش به آخرین حرف
مردی که تشنه دیدار . واسه چشمات گریه میکرد


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
چرا از من گذشتی خیلی ساده

تو که دونستی مرد پیاده

جوونیشو به یه عشق تو داده

شنیدم گفتی از عاشقی سیرم

نگفتی با خودت یه وقت بمیرم

حالا ابر دل و از کی بگیرم

چرااز من گذشتی بی تفاوت

نه انگار عشقی بود نه روزگاری

نه پاییزو زمستون نه بهاری

چطور دلت امد تنهام بزاری


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
چشمای غم گرفتت میگن دلت اسیره
طئنه نمیزیزنم من . واسش بمیر بمیره . واسش بمیر بمیره
حیفه نگاهه ماهت که قاب عکسمون شد
تو آیینه خوب نگاه کن . ببین چشات حروم شد . ببین چشات حروم شد

هنوز غباره بارون رو گونه هات نشسته
چشمات دروغ نمیگن . به انتظار نشسته
یه سر سپرده میخوای وقتی که خواست بمیره ...
چشمات میگن نه عزیزم  . نگو که غیر از اینه . نگو که غیر از اینه

یه سینه سوخته عاشق پیشه چشات نشسته
اونم یه روز یه دل داشت . اونم یه روز یه دل داشت
اما حالا شکسته


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
سرتو بزار رو شونمو آروم بخواب گله بهار
من پیشتم تا خوده صبح . چشماتو رو هم بزار
اونقده بیدار میمونم تا که خوابت ببره
وقتی میخوابی رویا هم نازه نگاتو میخره
کابوسو زندون میکنم
خواب بدو میسوزونم
مثله یه گنجیشکه کوچیک آروم بخواب مهربونم
دستت تو دستای منه عزیزه خوبه نازنین
چشماتو رو هم بزار
رو شاپره ابرا بشین

تا صبح برات شعرو غزل لالاییه عشق میخونم
چشماتو روهم بزار من اینجا بیدار میمونم
حافظه خواب تو میشیم
من و خدای خوب دل
چشماتو فردا میبینم
خوب بخوابی
شبت بخیر


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
میدونستم یه روز میری
میدونستم که خودخواهی
میدونستم دلت دوره
رفیقه نمیه ی راهی

دل و حرمت شکستی تو . اینه رسم وفا داری؟
دلم زخمیه دنیا بود خیال کردم وفا داری
دلم زخمیه دنیا بود خیال کردم وفا داری

از همون اول میدیدم که تو بغضه من نبودی
تو رو با خودم میدیدم امه تو یه سایه بودی
تو نگات عشقی ندیدم که بشه به خاطرش مرد
که با خودخواهیه محظت مثله زالو دلمو خورد



برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
ساده بیا دسته منو بگیرو
ساده نگیر اینهمه ساده گی رو
ساده نگیر اگه هنوز میتونی
پایه همه سادگیات بمونی

خسته نشو اگه تموم راه ها
پیشه تو و سادگیات بسته شن
طاقت بیار اگه همه آدما
از اینکه پا به پات بیان خسته شن

آخره خطه جاده های خسته ام
بگو چقد راه نرفته مونده
پشته دلت اگه به خون نشسته
چندتا ترانه ست که کسی نخونده

دووم بیار خسته نشو از سفر
تنهاییتم بزار رو دوشت ببر
ترانه باش انوره آخره خط
به نقطه میرسی بیا سره خط


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
دله من حالش خوشه . اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه . گاهی میترسم بمیره
اما بازم به خودش میاد و سوسو  میزنه
باز حیاطه خلوته سینمو جارو میزنه
میگمش تا کی میخای عاشق باشی و بشکنی
بروی خودش نمیاره میپرسه : با منی ؟

با کی ام با تو یه عاشق پیشه سر به هوا
با تو یه دیوننه ی بی سر و پا
با تو که هر چی دارم میکشم از دست توه
با تو که هرجا میرم مسیره دربسته توه

کی میخای دست از سره آبروی من برداری
کی میخای عقلی که دزدیدی سره جاش بزاری
کی میخای بزرگ بشی سنگین بشینی سره جات
سر براه بشی و دنیا رو نزاری زیره پات

 


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
وقتی که نگاهم به نگاهت خیره میشه
دوست دارم زمان به ایسته واسه ی همیشه
چشمامونو ببندیم بریم تا ته رویا
اونجایی که هیچ وقت گلی پژمرده نمیشه
هرچی غم داری از دله نازکت بگیرم
اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم
سر رو شونه هام بزاری و برات بخونم
یاده تو و اسم تو باشه ورده زبونم مهربونم

آرزو بی تو محاله لحظه هام بی تو سواله
بیتو مقصد خیلی دوره ، راهه عشفم بی عبوره
من نمیخوام تو خیالم بگمت عاشقت هستم
دوست دارم که راستی راستی حس کنم تو رو تو دستم


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
تو همه چاره من ، من همه بیچاره تو
تو همه پاره تن ، تن همه آواره تو
تو خودت شوقه منی ، شوقه منم دیدنه تو
شاهد اشک منی ، من مسته خندیدن تو

بدیات به جونه من ، شادیا پیشکشه دلت
همیشه شعر و صدام کم میاره تو گفتنت
اونو ارزون نکنی ، به قیمت جون بزارم
کاش میشد خنده هاتو گوشه گلدون بزارم

یه کلام ختم کلام ، بدجوری داغونم عزیز
حالا دستامو بگیر یا برگ عمرمو بریز


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |
پنجره چشمای تو وقتی به چشمام باز میشه
نمیدونی توی وجودم چه غوغایی میشه
لحظه ای که تو با منی ، آتیش به جونم میزنی
گر میگیره جونو تنم وقتی که میگی با منی

نه میتونم بگم برو ، نه میتونم بگم نرو
آخه من اینجام رو زمین ، تو اوجه اوجه آسمون
بیشتری از یه آرزو ، فراتر از یه خواستنی
عشقه تو تو جونه منه ، این عشق نا گسستنی

وقتیکه چشمات خیس شدن طهارت عشقو دیدم
زمزمه های قلبتو با گوشای دل شنیدم
یه سایه پا به پایه من ، به خوب و بد راضی شدی
با منه دیوونه ترین چه ساده همبازی شدی


برچسب‌ها:
رضا صادقی
+ جمعه یازدهم مرداد ۱۳۸۷ زمستانی ترین |