|
برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
اين غصه هاي لعنتي از خنده دورم ميكنن
اين نفساي بي هدف زنده به گورم ميكنن
چه لحظه هاي خوبيه ثانيه هاي آخره
فرشته ي مردن من منو از اينجا مي بره
آي خدا دلگيرم ازت، آي زندگي سيرم ازت
آي زندگي ميميرم و عمرم و ميگيرم ازت
چه اعتراف تلخيه انگار رسيدم ته خط
وقت خلاصي از همه است آي دنيا بيزارم ازت
بازم دلم گرفت و گريه كردم
بازم به گريه هام مي خندن
بازم صداي گريه ام و شنيدن
همه به گريه هام مي خندن
دوباره يه گوشه ميشينم و واسه دلم ميخونم
هنوز تو حسرت يه همزبونم
ولي نميشه گفت اين و ميدونم
دوباره نمي خوام چشاي خيسم و كسي ببينه
يه عمره حال و روزه من همينه
كسي به پاي گريه هام نمي شينه
بازم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرام بوي غم گرفته
كسي نفهميد غمم چي بوده
دليل يك عمر ماتمم چي بوده
اگه عاشقت نبودم
اگه بي تو زنده بودم
تو بمون كه بي تو غصه مي خورم
اگه دل به تو نبستم
اگه اين منم كه هستم
ولي از هواي گريه ات پرم
اگه شكوه دارم از تو، اگه بي قرارم از تو
تو بمون كه آشيانه ام تويي
به هوايت اي ستاره، به تو مي رسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تويي
دل كنده بودم از همزبونيت
پنهون نكردي از من نشونيت
من پا كشيدم از عهد بسته ام
تو پا فشردي بر مهربونيت
اگه همزبون نبودم
اگه مهربون نبودم
چه كنم دل، اين دل شكسته رو
اگه سرد و مرده بودم
اگه پر نمي گشودم
به تو بستم اين دو بال خسته رو
اگه شكوه دارم از تو، اگه بي قرارم از تو
تو بمون كه آشيانه ام تويي
به هوايت اي ستاره، به تو مي رسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تويي