برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
وز هفت دریا بگذرم
ای شعله ی تابان من
هم رهزنی هم رهبری
همین سری همان سری
ای نور بی پایان من
چون میروی بی من مرو
ای جان جان بی تن مرو
رگ و ریشه هام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید
آسمون مست جنونی
آسمون تشنه خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه رو سیاهی
اگه زندکی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تو مرگ عشقو
توی باخته هام نوشتی
این یه غمنامه تلخه
که تو سر تا پام نوشتی
من به لحظه شکستم
اگه نزدیک اگه دورم
از ترحم تو بیزار
من خودم سنگ صبورم
آسمون تیشه ت شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم
اگه زندکی عذابه
یه حباب روی آبه
من به گریه ها میخندم
میگم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
آسمون تیشه ت شکسته
من دیگه رو پام میمونم
منو از تنم بگیری
تو ترانه هام میمونم
سر به روی شانه های
مهربانت میگذارم
عقده ی دل میگشایم
گریه ی بی اختیارم
از غم نامردمی ها
بغضها در سینه دارم
شانه هایت را برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
شانه هایت را برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن
دوست دارم. دوست دارم
خالی از خودخواهی من.
برتر از الایش تن
من تورا بالا تر از تن.
برتر از من
دوست دارم
شانه هایت را
برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
عشق صدها چهره دارد.
چشم تو آیینه دار عشق
عشق را در چهره ی
آیینه دیدن دوست دارم
در خموشی چشم من را
مثل آه و گفتگوهاست
من تورا برجسته ی
محراب دیدن دوست دارم
من تورا بالا تر از تن.
برتر از من
دوست دارم
سر به روی شانه های
مهربانت میگذارم
عقده ی دل میگشایم
گریه ی بی اختیارم
از غم نامردمی ها بغضها
در سینه دارم
شانه هایت را برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
شانه هایت را برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
بی تو بودن را برای
با تو بودن
دوست دارم
دوست دارم
خالی از خودخواهی من.
برتر از الایش تن
من تورا بالا تر از تن
.برتر از من
دوست دارم
شانه هایت را برای گریه كردن
دوست دارم. دوست دارم
عشق صدها چهره دارد
.چشم تو آیینه دار عشق
عشق را در چهره ی
آیینه دیدن دوست دارم
در خموشی چشم من را
مثل آه و گفتگوهاست
من تورا برجسته ی محراب دیدن
دوست دارم
من تورا بالا تر از تن
برتر از من
دوست دارم
تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
نه دانم که چه بودی
نه دانم که چه هستی
در بزم من شکسته ای
در کام او نشسته ای
نوشی تو بر سنگین دلان
زهری به کام خستگان
من همان اشک سرد آسمانم
نقش دردی به دیوار زمانم
بی سرانجام و بی نام و نشانم
چون غباری بجا از کاروانم
چون غباری بجا از کاروانم
تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
نه دانم که چه بودی
نه دانم که چه هستی
تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
نه دانم که چه بودی
نه دانم که چه هستی
تنهاترین تنها منم
سرگشته و رسوا منم
آه ای فلک ای آسمان
تا کی ستم بر عاشقان
بشنو تو فریاد مرا
آه ای خدای مهربان
عشق تو خوابی بود و بس
نقش سرابی بود و بس
این آمدن این رفتنم
رنج و عذابی بود و بس
ای فلک بازی چرخ تو نازم
بی گمان آمدم تا که ببازم
ای دریغا که شد چشم سیاهی
قبله گاه من و روی نمازم
تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
نه دانم که چه بودی
نه دانم که چه هستی
تو ای ساغر هستی
به کامم ننشستی
نه دانم که چه بودی
نه دانم که چه هست
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا می شه لحظه ی دیدن می رسه
هر چی که جاده ست رو زمین به سینه ی من می رسه آه
ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی می خوام می رسم
به هر چی می خوام می رسم
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم
گلهای خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنم
دست کبوترهای عشق واسه کی دونه بپاشه
مگه تن من می تونه بدون تو زنده باشه
ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی می خوام می رسم
به هر چی می خوام می رسم
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو
عمر دوباره ی من دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس می خوام
عمر دوباره ی منی تو رو واسه نفس می خوام
ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی می خوام می رسم
به هر چی می خوام می رسم
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه
هر چی که جادس رو زمین به سینه من می رسه
آآآآآآآآآآآی
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم ؟
گلهای خابالودرو واسه کی بيدار بکنم ؟
دسته کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه ؟
مگه تن من می تونه بدون تو زنده باشه ؟
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
عزیزترین سوغاتی غبار پیراهن تو
عمر دوباره منه دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خدا نه از روی هوس می خوام
عمر دوباره منی تو رو واسه نفس می خوام
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
وقتی می یای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه
هر چی که جادس رو زمین به سینه من می رسه
آآآآآآآآآآآی
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم