برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

هر کجا هستم،باشم
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،
عشق، زمین، مال من است.. 
چه اهمیت دارد
گاه اگر می‌رویند
قارچ‌ های غربت... 


👤سهراب سپهری 
🎼 دکلمه خسرو شکیبایی


برچسب‌ها:
سهراب سپهری, شعر, خسرو شکیبایی
+ دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

می آیم! 
که روی پوست آن 
دست های سادهٔ غربت 
اثر گذاشته بود،
به یادگار نوشتم 
خطی ز دلتنگی...


برچسب‌ها:
سهراب سپهری, شعر
+ پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
صداش
به شکل حزن پریشان واقعیت بود
و پلک هاش
مسیر نبض عناصر را
به ما نشان داد
و دست هاش
هوای صاف سخاوت را ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند داد

و او بشیوه ی باران پر از طراوت تکرار بود
و او به سبک درخت
میان عافیت نور منتشر میشد
همیشه کودکی باد را صدا میزد
همیشه رشته ی صحبت را
به چفت آب گره می زد
و بارها دیدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت

ولی نشد
که روبروی وضوح ِ کبوتران بنشیند
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله ی نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم

بزرگ بود و هست
بزرگ بود و هست..
بزرگ بود و هست
بزرگ بود و هست..


برچسب‌ها:
رضا یزدانی, سهراب سپهری, شعر, 1
+ سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

وسط قصه تردید شما؛
کسی از در برسد نور تعارف بکند!


برچسب‌ها:
سهراب سپهری
+ چهارشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

تندتر از آب روان ، عمر گران میگذرد
زندگی را نفسی ، ارزش غم خوردن نيست !
آرزویم این است آنقدر سير بخندی ؛
كه ندانی غم چيست ...


برچسب‌ها:
سهراب سپهری, شعر
+ شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۸ زمستانی ترین |
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است ...


برچسب‌ها:
سهراب سپهری
+ دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۸ زمستانی ترین |