برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا
من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
راه امشب میبرد سویت مرا میکشد در بند به گیسویت مرا
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا
من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا
من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
راه امشب میبرد سویت مرا میکشد در بند به گیسویت مرا
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا
من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا
ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد ، ای مَردمِ چشم
مردمی کن ، مشو از دیده ی خونبار جدا
ابر می بارد و من میشوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا
ترانه سرا: امیر حسرو دهلوی