برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...

تو بخند با نگاهت که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیشه تو رو شده
تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه
تویه این دنیای وارونه با تو عاشقی آسونه نفسم این هواتو دارم عطر تو جنسه بارونه
تو بخند با نگاهت که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیشه تو رو شده
تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه
آرومم وقتی اینجایی با تو شیرینه تنهایی اسممو صدا بزن عشقم با اون چشمای دریایی
تو بخند با نگاهت که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیشه تو رو شده
تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه
تو بخند با نگاهت که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیشه تو رو شده
تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه


برچسب‌ها:
احمد سعیدی, 1397, فارسی, شاد
+ یکشنبه دوم تیر ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

به گریه های من بگو خیاله دیدنه تو کو
ای عشق تمامه حسرت هنوزم
دلیله آه سینه سوزم ببر مرا به ناکجا عشق
ای درد ببین به استخوان رسیدی
همینکه از دلم بریدی
ببر مرا به هرکجا عشق

خیاله خنده های تو شد آرزوی هر شبم
به چشمهای تو قسم که جان رسیده بر لبم
خزان شد و نیامدی عزیزِ لحظه های من
اگر ندیدمت تو را , تو گریه کن برای من

ای عشق تمامه حسرت هنوزم
دلیله آه سینه سوزم ببر مرا به ناکجا عشق
ای درد ببین به استخوان رسیدی
همینکه از دلم بریدی ببر مرا به هرکجا عشق

نفسهای تو را آن روز با پَر شیشه پُر کردم

هوای روزهای بودنت را همچنان دارم


برچسب‌ها:
حجت اشرف زاده, محمد محتشمی, 1397, فارسی
+ چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

همونجوری هنوز موندم واسه تو
میمیرم بگی به من احساستو
میمیرم
میمیرم
میمیرم
حواسم نیست شدی همه کس من
حواسم نیست تویی دلواپس من
حواسم نیست
حواسم نیست شدی همه کس من
حواسم نیست تویی دلواپس من
حواسم نیست
همه دیدن که میخندم وقتی اینجایی
همه دیدن که میمیرم وقتی تنهایی
واقعی بود ته چشمام هرچی میدیدی
هرچی خوندم هرچی گفتم هرچی میشنیدی
حواسم نیست شدی همه کس من
حواسم نیست تویی دلواپس من
حواسم نیست
حواسم نیست شدی همه کس من
حواسم نیست تویی دلواپس من
حواسم نیست


برچسب‌ها:
بابک مافی, حواسم نیست, فارسی, 1397
+ جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

نرو

به هوای تو من

به صدای تو من

به دنیای تو من

وابسته شدم

که به جای تو من

شکسته شدم

سفر نرو دلم گرفته

غم گرفته روزگارم

رفیقه روز بیقراریم بیقرارم بیقرارم

سرم به شانه ی تو و سفر بهانه ی تو 

ببین که دل نمیکنم نرو که عاشقت منم

سفر نرو دلم گرفته غم گرفته روزگارم

رفیقه روز بیقراریم بیقرارم بیقرارم

سرم به شانه ی تو بود ای داد سفر بهانه ی تو بود

سرم به شانه ی تو بود سفر بهانه ی تو بود


برچسب‌ها:
حجت اشرف زاده, امیر ارجینی, 1397, 1
+ جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

یعنی کی میتونه باشه این موقع شب که داره میخنده
خوبه که شاده هر کیه که معلومه سختیای دنیا رو میگیره ساده
پای پیاده میره تا آخر جاده
خوش به حالش آسونه فالش
هیچی نمیتونه غمگینش کنه راحته خیالش
هرشب وقت خوابیدن سرشو میذاره راحت روی بالش
خوبه حالش خوبه حالش خوش به حالش
خدا قسمت کنه حال منم این جور شه غصه هام دور شه
یکی بیاد از دست این تنهایی راحت شم
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر بپره تلخی دنیا
خدا قسمت کنه حال منم این جور شه
غصه هام دور شه یکی بیاد از دست این تنهایی راحت شم
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر نپره شیرینی رویا
اون کُنج لباش همیشه خندس چه خوبه
خون گرم مثله آدمای اهل جنوبه
آدم حسودیش میشه به این سبک نگاهش
لبخند یه راهه دمش گرم با این راهش
اون کنج لباش همیشه خندس چه خوبه
خونگرم مثل آدمای اهل جنوبه
آدم حسودیش میشه به این سبک نگاهش
لبخند یه راهه دمش گرم با این راهش
خدا قسمت کنه حال منم این جور شه
غصه هام دور شه یکی بیاد از دست این تنهایی راحت شم
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر نپره شیرینی رویا
خدا قسمت کنه حال منم این جور شه
غصه هام دور شه یکی بیاد از دست این تنهایی راحت شم
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر نپره شیرینی رویا
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر نپره شیرینی رویا
خدا قسمت کنه حال منم این جور شه
غصه هام دور شه یکی بیاد از دست این تنهایی راحت شم
مثل ساعت شم هی تیک تاک وقت بگذره
این خیلی بهتره کاشکی از سر نپره شیرینی رویا

 

پ.ن: با اینکه با همه جای متنش موافق نیستم.. اما موزیکشو صدای خاننده خوب باهم مچ شدن.. یه حس رو به خوشحالی داره.. مثه کسی که داره از زندان ازاد میشه از تنهایی درومده... فقط منتظر یه موقعیته....


برچسب‌ها:
مهدی تارخ, فارسی, 1397, 1
+ پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا

من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا

خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد

راه امشب میبرد سویت مرا میکشد در بند به گیسویت مرا
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا

من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا

خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد


برچسب‌ها:
همایون شجریان, اهورا ایمان, فارسی, 1397
+ پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا

من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا

خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد

راه امشب میبرد سویت مرا میکشد در بند به گیسویت مرا
گاه لیلا گاه مجنون میکند گرگو میش چشم آهویت مرا

من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی زخم عشق آورده تا کوی ات مرا

خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد
خوب شد دردم دوا شد خوب شد , دل به عشقت , به عشقت مبتلا شد خوب شد


برچسب‌ها:
همایون شجریان, اهورا ایمان, فارسی, 1397
+ یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |

بخواب تا رنگ بی مهری نبینی تو بیداریه که تلخه حقایق
تو مثله التماس من میمونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم

سرم گرم نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
حالا من موندمو یه کنجه خلوت که از سقفش غریبی چکه کرده
تلاطمهای امواج جدایی زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم میخواست پس از اون خوابه شیرین دیگه چشمم به دنیا وا نمیشد
میونه قلب متروکم نشونی دیگه از خاطره پیدا نمیشه

صدام غمگینه از بس گریه کردم ازم هیچ اسمو هیچ آوازه ای نیست
نمیپرسه کسی هی در چه حالی خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفتها گفته بودم که شمعم میله خاموشیه من نیست

پرنده رو درختم آشیون کن حالا وقت فراموشیه من نیست
تو مثله التماس من میمونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم


برچسب‌ها:
علی زند وکیلی, افشین مقدم, فارسی, 1397
+ یکشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۸ زمستانی ترین |