برای ارزوهایی که مردند... برای سکوت های کر کننده ام ... برای سکوت های سنگین تر از فریادم...
|
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی تو بیداریه که تلخه حقایق
تو مثله التماس من میمونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
حالا من موندمو یه کنجه خلوت که از سقفش غریبی چکه کرده
تلاطمهای امواج جدایی زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم میخواست پس از اون خوابه شیرین دیگه چشمم به دنیا وا نمیشد
میونه قلب متروکم نشونی دیگه از خاطره پیدا نمیشه
صدام غمگینه از بس گریه کردم ازم هیچ اسمو هیچ آوازه ای نیست
نمیپرسه کسی هی در چه حالی خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفتها گفته بودم که شمعم میله خاموشیه من نیست
پرنده رو درختم آشیون کن حالا وقت فراموشیه من نیست
تو مثله التماس من میمونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
تو در آغوش من خورشید بودی ای شب دریا نگاه مرد کوهستان همیشه با تو خواهد بود
به دستت میسپارم چشم های اشکبارم را گل زیبای من باران همیشه با تو خواهد بود
گل سرخ عزیز من به هر گلخانه ای باشی بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود
تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تب یک عشق بی پایان همیشه با تو خواهد بود
گل سرخ عزیز من به هر گلخانه ای باشی بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود
تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تب یک عشق بی پایان همیشه با تو خواهد بود
پس از من یاد یک انسان همیشه با تو خواهد بود علی زند وکیلی
یه وقتایی چقد کم میشه مرهم
همون وقتا که دردِ دل زیاده
یه وقتایی میخوای دیوونه باشی
می بینی تو شهر عاقل زیاده
جدایی با جدایی فرق داره
یکی با عشق اومد خسته تن رفت
یکی اونه که من از دست دادم
گمون کردم خودش از دست من رفت
گمون کردم خودش از دست من رفت
شکستن با شکستن فرق داره
گاهی بغضت شکسته چکه میشی
گاهی سنگی به شیشه ت میزنن که
با هر تکه هزاران تکه میشی
با هر تکه هزاران تکه میشی
چقد خالی شده آغوشم از عشق
مثل کوهی که از یک دشت میره
همین آهوی زیبای تو بیشه
زمستونم اگه برگشت میره
میرم دنبال ردپایی در برف
می بینم آب شد جاری شده رود
دلم تنگه برای هر چی که نیست
دلم تنگه برای هر چی که بود
جدایی با جدایی فرق داره
یکی با عشق اومد خسته تن رفت
یکی اونه که من از دست دادم
گمون کردم خودش از دست من رفت
گمون کردم خودش از دست من رفت
شکستن با شکستن فرق داره
گاهی بغضت شکسته چکه میشی
گاهی سنگی به شیشه ت میزنن که
با هر تکه هزاران تکه میشی
با هر تکه هزاران تکه میشی
برگرد عاشقترین هم درد
آخر چگونه از خیالت بگذرم
برگرد و غمگینم مکن
شبها
ای آخرین رویا
من بی تو از رویای خود تنهاترم
تنها تر از اینم مکن
مرا بگیر آتشم بزنو
جان بده به منو
در سپیده ی جان روشن باش
مرا ببین
ای که بی تو منم بی تو میشکنم
ای تمامِ جهان با من باش
شمعِ توام
تو ببین
در اشکِ من بنشین
ای روشنای جهان
رو سوی سایه مکن
بی من مرا به سفر
از گریه ام مگذر
ای بی تو من نگران
از من گلایه مکن
مرا بگیر آتشم بزنو
جان بده به منو در سپیده ی جان
روشن باش
مرا ببین
ای که بی تو منم
بی تو میشکنم ای تمامِ جهان
با من باش
پ.ن: دمت گرم زند وکیل.. این اهنگت رفت تو لیست علاقه مندیهام